در دنیای کسب و کار موفق ترین افراد کسانی هستند که به کاری که عاشق هستندمشغولند.
از آنجا که سرمنشا بازار سرمایه، بازارهای مالی است، شناخت مختصری از این بازارها برای ورود به بازار بورس لازم می باشد.
بورس
بورس بازاری برای خرید و فروش سهامشرکت ها و سایر اوراق بهادار است.البته باید در نظر داشت که در بازار سرمایه دو بخش اصلی وجود دارد بازار سهام و بازار بدهی.
بازارهای مالی
اگر بخواهیم تعریف ساده ای از بازارهای مالی داشته باشیم ابتدا باید این کلمه را به دو بخش بازار و مالی تفکیک کنیم تا با تعریف ساده از هر یک از این بخش ها بتوانیم به خوبی عملکرد بازارهای مالی را درک کنیم.
بر همین اساس برای شناخت بهتر بازار لازم است که به مکانسیم فعالیت بازارها اشاره ای داشته باشیم. به طور کلی در علم اقتصاد، مکانسیم فعالیت هر بازار؛ بر مقابل هم قرار دادن دو طرف معامله یعنی خریداران و فروشندگان استوار است تا آن ها بتوانند به سادگی یکدیگر را پیدا کنند، بنابراین بازارها نقش تسهیل کننده معاملات را بر عهده دارند.
حالا با تعریف ساده ای که از بازار ارائه دادیم، به سراغ تعریفی برای قسمت مالی این بحث می رویم. اگر کل سیستم اقتصادی یک کشور را به دو بخش واقعی و مالی تقسیم کنیم، پس می توایم برای این دو بخش به ترتیب دارایی های واقعی و دارایی های مالی را متصور شویم.
حال تفاوت دارایی های مالی با دارایی های واقعی در چیست
این تفاوت در ماهیت آن هاست به طوری که دارایی های واقعی ماهیت فیزیکی و قابل لمس دارند مانند اتومبیل، املاک ومستغلات، وسایل منزل و ولی در دارایی های مالی ماهیت یا جنبه فیزیکی وجود ندارد.
مطلبی که بیان آن در اینجا به فهم بهتر بحث کمک می کند، این است که از دیدگاه اقتصادی خرید دارایی های مالی نسبت به خرید دارایی های واقعی مزیت دارد ،زیرا که اولا دارایی واقعی عموما کالای مصرفی هستند که اغلب جنبه پس انداز و سرمایه گذاری ندارند.
و دوم اینکه اگر خرید این دارایی ها واقعی به منظور سرمایه گذاری انجام پذیرد، ارزش افزوده ای برای اقتصاد ایجاد نمی کند و بلااستفاده نگه داشتن آن ها به امید گرانترشدن در آینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور تلقی می شود.
حالا با توجه به اینکه متوجه شدیم بخش مالی یک اقتصاد آن بخشی از اقتصاد است که در آن وجوه، سرمایه و اعتبارات از طرف صاحبان پول و سرمایه به طرف متقضیان این وجوه جریان می یابد، پس می توانیم مفهوم ساده ای از بازارهای مالی را اینگونه بیان کنیم، بازارهای مالی، بازارهایی هستند.
که درآن ها دارایی های مالی دارایی های کاغذی مانند سهام و اوراق قرضه که ارزش آن ها به ارزش تولیدات وخدمات ارایه شده توسط شرکت های منتشرکننده آن ها وابسته است.
مورد مبادله قرار می گیرد. تا اینجای بحث بازارهای مالی به خوبی تفهیم گردید، حالا اگر بخواهیم انواع مختلفی از بازارهای مالی را به صورت تفکیکی بشناسیم باید این نکته را بدانیم که انواع مختلفی از بازارهای مالی وجود دارند که ویژگیهای آنها به داراییهای مالی که در آن مبادله میشوند.
و نیازهای شرکتکنندگان مختلف بازار بستگی دارد. بنابراین در حالت کلی می توان بازار مالی را براساس ماهیت مبادلات و همچنین میزان رشد آن ها در اقتصاد تقسیم بندی نمود.
بازارهای مالی از آنجا که پرداختن به کلیه انواع بازارهای مالی بحث ما را به درازا خواهد کشاند، در ادامه دو نمونه اصلی از طبقه بندی بازارهای مالی در اقتصاد را براساس معیارهای مختلف شرح می دهیم
طبقه بندی بازارهای مالی بر اساس سررسید حق مالی
الف.بازار پول
اوراق بهاداری که زمان سررسید آنها کمتر از یکسال است در بازار پول مبادله می شوند بنابراین در این بازار بانک،ها و صرافی،ها فعالیت دارند.
ب.بازار سرمایه
اوراق، بهاداری که زمان سررسید آن ها بیش از یکسال باشد در بازار سرمایه دادوستد می شوند. بازار سرمایه، تسهیل کننده فرآیند خرید و فروش ابزارهای مالی اسناد خزانه، اوراق تجاری و گواهی سپرده است که شاخصترین ابزار مالی این بازار با نام اوراق سهام شناخته میشود.
بازار سرمایه نیز عمدتا بورس اوراق بهادار را شامل می شود. طبقه بندی بازارهای مالی براساس مرحله انتشار الف.بازار اولیه
اوراق بهاداری که برای اولین بار توسط دولت و یا شرکت ها منتشر می شود، در این بازار پذیره نویسی می شوند.
نماد بازار اولیه در ایران، بانک می باشد.
ب. بازار ثانویه
اوراق ،بهاداری که در بازار اولیه پذیره نویسی شده اند، در بازار ثانویه مورد داد و ستد مجدد قرار می گیرند و نماد آن درکشور ما بازار بورس اوراق بهادار است.
بنابراین بازار بورس بازار ثانویه است، به بیان دیگر در بورس شرکتی تاسیس نمی شود و فقط سهام شرکت های پذیرفته شده که قبلا تاسیس شده و چند سال فعالیت کرده اند، مورد معامله قرار می گیرد.
تا اینجای بحث با مفهوم بازار مالی و طبقه بندی این بازار آشنا شدیم، حالا برای اینکه مکانسیم بازارهای مالی بتواند به درستی و کارا نقش خود را ایفا کند به واسطه های مالی نیاز دارد.
واسطه های مالی
تمام شرکت ها و فعالین بازارهای مالی را در تسهیل فرآیند انجام معاملات در این بازار نقش دارند، واسطه های مالی می نامند.
به طور کلی می توان واسطه های مالی را به 3 دسته کلی طبقه بندی کرد.
۱.واسطه های مالی پولی یا بانکی
الف. بانک مرکزی
ب. سایر نهادهای بانکی
ج.بانک های سپرده پذیر
2. واسطه، های مالی غیرپولی
الف.شرکت های بیمه
ب .شرکت های سرمایه،گذاری
ج.صندوق بازنشستگی و احتیاطی
د. اتحادیه،های اعتباری
ر.سازمان،های وام و پس،انداز، صندوق ،های پس،انداز با هدف،های خاص
ز، شرکت های تامین مالی مجموعه، ای از واسطه ،های مالی که در اعطای وام به بنگاه،ها و مصرف،کنندگان تخصص دارند
ه.شرکت های اجاره بلندمدت شرکت هایی هستند که دارایی،های بادوام و ملموس نظیر ماشین ،آلات را خریداری می،کنند و آن ها را به شکل اجاره در اختیار افراد حقیقی و حقوقی قرار می دهند
3، سایر موسسات ارائه کننده خدمات مالی
الف.کارگزاران بورس اوراق بهادار
ب.دلالان بورس اوراق بهادار
ج. بانک،های سرمایه، گذار سازمان، هایی هستند که اعتبارات میان،مدت و بلندمدت در اختیار وام گیرندگان می گذارند. این بانک،ها انتشار سهام و اوراق قرضه جدید دولتی را تعهد می کنند.
د.بانک های رهنی فعالیتی مشابه بانک های سرمایه گذاری دارند. این بانک ها اوراق ،بهادار رهنی ناشی از ساخت خانه، ها و مجتمع ،های مسکونی جدید و بنگاه های تجاری را به دست می، آورند و آن ها را نزد وام دهندگان بلندمدت مانند شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی و بانک های پس انداز به ودیعه می،گذارند.
بحث بازارهای مالی را در اینجا با این نکته به پایان می رسانیم که بازار سرمایه یکی از مهم ترین ارکان بازارهای مالی است که بین سرمایه،گذران حقیقی یا حقوقی که سرمایه،های خرد یا کلان دارند و افرادی که متقاضیان سرمایه هستند. مانند شرکت ها، دولت و،پل ارتباطی ایجاد میکند.
همچنین این بازار برای عملکرد اقتصادی امری حیاتی محسوب می،گردد،زیرا این بازار نقش مهمی در به کارگیری سرمایه،ها، با هدف توسعهی تجارت و صنعت دارد.
داستان بورس چه است، و چه نیازی دارد که ما بورس را یاد بگیریم
پول زیباترین چیزی که می تواند به شما بدهد استقلال مالی است این است که گردنتان پیش کسی خم نباشد و نگران مایحتاج اولیهتان نباشید نگران آیندهی خودتان و زندگیتان و بچههایتان نباشید.
اینکه رئیستان هرچه گفت مجبور نباشید گوش بدهید. ببینید پول یک جنس پاک است پس اول ذهنیتتان را در مورد پول پاک کنید تا برویم سراغ اینکه چطور می خواهیم پول به دست بیاوریم. .
اما برای پول به دست آوردن شما مطمئنا در درجهی اول باید یک شغل مناسب داشته باشید هرکس خودش را به یک بهایی میفروشد، از صبح که سر کار تشریف می برید تا آخر وقت، هیچ چیزی ندارید به غیر از اینکه شما زمانتان را در ازای پولی که می گیرید می فروشید.
حالا . خوش به حال آن آقای دکتر، آن آقای مهندس، آن آقای پروفسور، آن آقای کاسبی که زرنگ است و خودش را ارزان نمی فروشد.
خیلی از دوستان هستند 8 ساعت کار میکنند اما بعد از 8 ساعت کار مثلا اگر دانشجو باشد با 300 تومان و 700 تومان خوشحال میشود، اگر یک کارمند باشد با 2 میلیون خوشحال میشود، اگر رئیس یک دانشگاه باشد با 4 تا 5 میلیون خوشحال میشود.
پس هرکسی خودش و زمانش را در ازای گرفتن یک مبلغ مشخصی میفروشد. بهقول دکتر باقرزاده که در دانشگاه تهران استادمان بود میگفت اگر میخواهی خودت را بفروشی لااقل به یک قیمت بالا بفروش نه با قیمت پایین،
اینکه 8 ساعت وقت عزیزت را میخواهی در اختیار دولت قرار بدهی که شندرقاز بگیری این واقعا ارزش ندارد، خب ما این کار را انجام میدهیم، پس در درجهی اول اگر قرار باشد.
چیزی ما را به ثروت برساند یک شغل خوب است، میتوانیم یک شغل، یک درآمد ثابت یا یک درآمد کناره برای خودمان ایجاد کنیم. این یک. اما گزینهی بعدی این است که اگر من بخواهم درآمدم را دوبرابر کنم باید چهکار کنم،
یعنی اگر من بخواهم مثلا از A تومان به 2A برسم باید چهکار کنم.
اگر من حقوقم 1 میلیون است بخواهم 2 میلیونش کنم باید چهکار کنم
دقت کنید چون همه به این علم نیاز دارند، اگر حقوق من 100 میلیون است و حالا بخواهم 200 میلیون داشته باشم باید چهکار کنم
شاید به ذهنتان بیاید اوه 100 میلیون تومان که دیگر نیازی ندارد تا بخواهد کار کند نه کسی که 100 میلیون ماهیانه درآمد دارد خرجش هم به همان میزان است.
مطمئن باشید در آپارتمان نمیشنید بلکه در یک خانهی ویلایی مینشیند، بهترین ماشین زیرپایش است، بهترین هدایا را برای دیگران میگیرد، پس زندگیاش خرجهایی که ما داریم را او ندارد بلکه او خرجهایش بیشاز حد بالاتر از ماست.
پس لطفا این را به تمام جامعه تعمیم بدهید ،یعنی آن آقای پروفسوری هم که الان عمل جراحی انجام میدهد و ماهی 300 میلیون دارد آن هم دوست دارد 600 میلیون داشته باشد! هیچ فرقی نمیکند.
این جاست که بحث سرمایهگذاری و نیاز شما به دانستن علم سرمایه پیش میآید.متأسفانه اگر جامعه را که من میبینم مثلا فرد 10،12 سال است که کار میکند اما بهصورت تجربی چیزی که من دیدم اینست که یا پدرش کاسب بوده پای پدرش ایستاده و شروع به کسب تجربهکردن کرده است یا منی که پدرم کارمند بوده باید خودم وسط آب بپرم و شناکردن را یاد بگیریم که مطمئنا نابود میشوم.
اما کسی نمیداند که این سرمایهگذاری کردن یک علم است و باید این را یاد بگیرید، یک علمی که بسیار ساده است یعنی بهراحتی میشود به همه یاد داد.
یکی از بازارهای سرمایهگذاری شما که همه این را یاد دارند اینست که میروند در بانک و پول هایشان را آنجا میگذارند.
خب بروید در بانک بگذارید، می دانید چه اتفاقی میافتد دقیقا دستههای پول خودتان را نابود میکنید و ارزش پولتان را کم میکنید و در چاه فاضلاب میریزید چه فرقی میکند. مگر دزدی شاخ و دم دارد.
اینست که به جیبتان دست میکنند به جای 100 درصد تورم به شما 20 درصد میدهند یعنی 80 درصد از جیب شما دزدی میکنند ولی خیلی از مردم هم دنبال بحث مسکن هستند، من در همایشها ثابت میکنم که در مسکن آن سود دهی که شما فکر میکنید بههیچوجه وجود ندارد، حالا سر این داستان بحث زیاد است و میتوانیم بحث کنیم.
و بازارهایی که باقی میماند بازار طلا، بازار ارز و بازار بورس اوراق بهادار است. بازار طلا را میشناسید، بازار دلار را میشناسید، قرار هم نیست که ما سفارش کنیم تا بروید در این بازارها و خرید و فروش کنید، اصلا وقتی که به بچهها در جلسهی اول یاد میدهم متوجه میشوند که اصلا طلا و ارز سوددهی ندارد،.
اما بحثی که باقی میماند و متأسفانه متأسفانه متأسفانه در برخی جاها هنوز با این سیستم مثل قمار برخورد میکنند و بلد نیستند چطوری سرمایهگذاری کنند بحث بورس اوراق بهادار است
عزیزان، بورس اوراق بهادار جایی است که بهترین کارخانههای ایران پس از کلی فیلتر شامل آن می شوند چون تا از این فیلترها رد نشوند نمیتوانند در بورس اوراق بهادار بروند، یعنی وقتی اسم خود بورس میآید بهگونهای برند است و صد درصد مهر تأیید را روی آن کارخانه می زند .
من همیشه تعجب میکنم از مردمانی که میروند پدیدهی شاندیز را میخرند، مردمانی که میروند تبرک را میگیرند اما در بورس اوراق بهادار خودشان چون سوادش را ندارند جرأت نمیکنند پایشان را بگذارند یا اگر هم میگذارند قمارگونه میگذارند و شکست میخورند.
پس تا اینجا داشته باشید، یک جایگاه بهنام بورس اوراق بهادار است. بورس اوراق بهادار کارخانههایی هستند که این کارخانهها نمودارهایی دارند، صورتهای مالی دارند، توسط دو تا علم در دنیا چه تکنیکال و چه فاندامنتال و حالا روش MPT است که کاری به آن نداریم .
بررسی میشود و خیلی راحت شما میتوانید دربیاورید که آیا این کارخانه ارزش خریدن را دارد یا نه. اما نکتهی اصلی و اساسی این جا اینست که من قرار نیست شما را بهشت ببرم و نمیتوانم بهشت ببرم، همهچیز به خودتان برمی گردد، همینطور که من آن زمانی که یاد گرفتم و زیاد این علم را جدی نگرفتم.
اما بعد فهمیدم که تمام زندگیام را میتواند تحتتأثیر قرار بدهد، همهچیز بستگی به خودتان دارد یعنی برای شما اگر بهترین شرایط هم برایتان مهیا باشد، تا خودتان تصمیم نگیرید هیچ اتفاقی این وسط نمیافتد.
اما از سوددهی بازار بورستان به شما بگویم، من همیشه گفتم بورس ایران یک فرغون است، یک ماشین زغالی است، خیلی کند است،
خیلی ایرادات دارد،اما وقتی که شما میبینید و آن سودها را لمس میکنید میبینید یک معجزهی خیلی بزرگ برایتان رخ میدهد.
از برج 4 تا الان سهام خودرویی 100 درصد 200 درصد! یک لحظه فکر کنید، 100 درصد 200 درصد در عرض یکیدوماه کم نیست، یا یک نمودار در 6 ماه 1.000 درصد یا در 4 سال 10.000 درصد،نگاه کنید، این سودها را کسی خبر ندارد، همهی شما خبر دارید سکه دوبرابر شد، همهی شما خبر دارید قیمت خانه بالا رفت اما آیا شما خبر دارید که فلان سهم 200 درصد، 300 درصد، 400
درصد در عرض یک ماه یا دو ماه یا سه ماه به شما داد این را خبر دارید.اگر قسمت این بوده که شغل مناسبی نداشتید، یک مدت تحملش کنید و کارتان را انجام بدهید و در این وادی حرفهای بشوید.
و بعد بنشنید با خیال راحت انشاءالله آن مبالغی که واقعا و اصلا مسخره است الان هرکسی میتواند با دو تا ضامن 30 میلیون تومانی وام بگیرد و الان 30 میلیون تومان پول یک کارمند است که به او میدهند، برجی 2 میلیون تومان هم که بدهند میشود 24 میلیون، این 30 میلیون را در خانهاش بنشیند و تا پایان سال دوبرابرش کند.